پست 27 - گزارشی کوتاه از یک دیدار
پست ۲۷ - گزارشی کوتاه از یک دیدار
بسم الله الرحمان الرحیم
سلام بر همه دوستان - در اسفند ۱۳۸۹ یک روز نماز را در مسجد جواد الائمه به امامت حاج آقا جرجانی خواندیم . آقای خدمتی هم که از رفقا است - حضور داشت . - حاج آقا جرجانی فرمودند : به اتفاق آقای عبد اللهی که از دوستان است می خواهیم به دفترآقای شیرازی برویم . سپس رفقا که خدا حافظی کردند و رفتند - به همراه ایشان به یک کتاب فروشی رفتم . حاج آقا جرجانی یک کتاب خریدند . بعد از آن حجت الاسلام و المسلمین عبد اللهی را دیدیم و به همراه ایشان به دفتر آقای شیرازی رفتیم . ظاهرا" آیشان از حاج آقای عبد اللهی سوالاتی داشتند که حاج آقا عبد اللهی پیشنهاد این دیدار را می دهند .
در این دیدارحاج آقا جرجانی و حاج آقا شیرازی و حجت الاسلام عبد اللهی حضور داشتند . حقیر هم در محضر ایشان بودم .
حاج آقا جرجانی در کنار حاج آقا شیرازی نشستند و حاج آقای عبد اللهی و حقیر دور تر بودیم . سخن و گفتگوی ایشان آهسته بود . من و حاج آقا عبد اللهی ساکت بودیم . از نظر اخلاقی بنای حقیر بر این بود که گوش ندهم . اما کلام آقای شیرازی و صدای ایشان که بلند بود - بلند تر شد . سپس صدای آقا جرجانی کمی بلند تر شد .
آن چه که شنیدم از جمله این بود:
حاج آقا جرجانی فرمودند : من با لقب آیت الله برای خودم مخالف هستم -
اما چه کنم که مردم و برخی از رفقا این لقب را به کار می برند .
آن گاه آیت الله شیرازی فرمودند :
گفتن : آیت الله جرجانی هیچ مانعی ندارد .
از نظر ایشان - لقب آیت الله جرجانی - هیچ منعی نداشت .
آن گاه ایشان از فواید و تاثیر مثبت سخن رانی های حاج آقا جرجانی
بر مستمعین - یاد کرده و تقدیر کردند .
معلوم است که عارفان مایل نیستند این القاب - برای آن ها به کار رود . در این مجلس ، استاد جرجانی مرا به ایشان معرفی نمودند که در کار سی دی ها و چاپ کتاب ها کمک می دهم و ایشان اظهار داشتند که او را دیده ام .
البته هم اکنون ویراستاری کتاب و چاپ کتاب سوم را انجام می دهم - آن هم با مساعدت آقای حیدری در چاپخانه شمس و انتشارات شمس نوین . و شاید برخی کار های نا چیز دیگر .
مشهد مقدس - ارض اقدس امام رضا ( ع )