ایام شهادت صدیقه طاهره ،
حوریه انسیه ،
راضیه مرضیه ،
فاطمه زهرا بر مسلمین
و دوستدارانش تسلیت باد .
... ..
در مدینه : همسر ، شهیده شد و امام ، پیام رسان شد .
در کربلا : امام ، شهید شد و خواهر ، پیام رسان شد .
داستان شفای خانمی که در رضوان شهر اصفهان - سرطان داشت .
بسم الله الرحمان الرحیم
یکی دو سال قبل - طبق سنوات ماضیه - حاج شیخ منصور عبد الرحیم جرجانی شاهرودی - به اصفهان سفر کردند . حقیر با آقای مهندس جهانی که در اداره تاسیسات فنی آستان قدس - خادم امام هشتم است - قرار گذاشتیم که ما هم به اصفهان برویم . رفتیم برای رزرو بلیط هواپیما . آخرین نفراتی که توانستند بلیط دریافت کنند - ما دو نفر بودیم . ما آز حاج آقا جرجانی زود تر به اصفهان رسیدیم . پرواز ما عصر بود . اما پرواز ایشان شب بود .
بنا بر مصلحت و رعایت حال بی خبران پر ادعا ، و اسیران در عالم طبع و طبیعت ، و اکتفاء کنندگان به ظاهر شریعت ، و بی خبران از طریقت و حقیقت ، و آن هایی که بینای به دنیا ، و کور باطن و آخرت هستند ، حذف شد . با عرض معذرت از فهمیدگان و تیز هوشان و سالکان راه خدا .
مشهد مقدس - ارض اقدس امام رضا ( ع ) -
پست ۳۲ - عارف کامل واصلی که ولی خدا بود .
بزرگ ترین مرد بعد از امام زمان ( عج )
عارف کامل واصلی که ولیٌ خدا بود .
عزیزم ؛ مگر می شود انسان ، با خواب زیاد ، بدون سحر ، بدون
تهجد ، بدون راز و نیاز ، بدون یا رب یا رب ، بدون الله الله گفتن ،
بدون مناجات خمس عشر ، بدون دعای عشرات ، بدون دعای جوشن
کبیر ، به خدا برسد ؟
مگر می شود بدون دعای ابو حمزه ، بدون دعای عرفه ، به مقصد
رسید ؟ امکان ندارد .
انسانی که می خواهد به خدا برسد ، باید با این ها سر و کار داشته
باشد .
خدا امام خمینی را رحمت کند . می فرمود : عرفان ما ، سیر و
سلوک ما ، مفاتیح است . او یک عارف سالکی بود ، که توانست
دنیا را متحول کند . کرامات و مقامات امام خمینی الی ما شاء الله
است .
ما در زمان خودمان ، عارفی ، واصلی ، کاملی ، ولیّ خدایی ، بعد
از امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) ، اعظم از امام امت
ندیدیم و نمی شناسیم .
اگر فردای قیامت به من بگویند : یکی از خاطرات مهم دنیوی خود
را تعریف کن ، می گویم : من در عصر خمینی کبیر بودم . دقت
فرمودید .
پند های آسمانی
نوشته : حاج شیخ منصور عبد الرحیم جرجانی صفحه ۲۱۲
مشهد مقدس - ارض اقدس امام رضا ( ع ) -
الله
سلام بر شما دوستان عزیز و گل های بهاری
میلاد عصمت صغری ،
دختر عصمت کبری
و علی مرتضی ،
عقیله بنی هاشم ، زینب کبری ،
زین ابیها ، دختر ام ابیها ،
یعنی : زینت پدرش ، دختر مادری که گویا مادر پدرش بود .
بر پرستاران و مسلمین مبارک بادا
روز ملی انرژی هسته ای هم .
مشهد مقدس - ارض اقدس امام هشتم -
کانت ، فیلسوف آلمانی
.......................................................
من در کلاس های اخلاق ، برای عزیزان گفته ام :
کانت ، فیلسوف آلمانی دو سه نظر زیبا دارد . من از بعضی نظرات
این آقا ، خیلی لذت می برم .
می گوید : ای انسان ـ زندگی ¤ در حد خودش ، دارای ارزش نیست .
بلکه
زندگی زمانی ارزش دارد که در پرتو اخلاق و فضائل اخلاقی باشد
ما باید زندگی و حیات خود را فدای فضائل اخلاقی کنیم .
اما وقتی به موسیقی و لهو و لعب می رسد ، می گوید : اگر چه موسیقی
یک هنر است ، لیکن هنر پستی هست . هنر عالی نیست . حیف است
که : انسان ، عمر خود را برای این کار ها صرف کند .
کتابی به نام فلسفه اخلاق دارد . یکی از شاگردان او این ها را جمع
کرده است . کانت ، فیلسوف عاقلی است . نمی خواهم بگویم : ایراد
ندارد ، خیر .
ما به مصداق آیه شریفه : فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون
احسنه ( سوره زمر - آیه ۱۷ ) ، به حرف ها گوش می دهیم ، سخنان
زیبای او را می گیریم .
نقل از کتاب : پند های آسمانی - نوشته :
حاج شیخ منصور عبد الرحیم ابراهیمی جرجانی شاهرودی - صفحه ۲۶۷ و ۲۶۸
( البته این کتاب در فصل بهار سال ۱۳۹۰ توسط موسسه انوار الرضا و انتشارات
شمس نوین در مشهد مقدس چاپ و منتشر می شود . )
مشهد مقدس - ارض اقدس امام هشتم علی ابن موسی الرضا ( ع ) -
ویراستار کتب حاج آقا جرجانی
پست ۲۹ - موسسه انوار الرضا ( ع )
موسسه انوار الرضا
.
موسسه انوار الرضا
مرکز نشر آثار حاج شیخ منصور(عبد الرحیم ) جرجانی
کتاب - سی دی - دی وی دی های صوتی و تصویری - نوار کاست
مشهد مقدس - چهار راه شهداء - خیابان آیت الله بهجت - آیت الله
بهجت ۷ - پلاک : ۱۳/۲
تلفن : ۰۵۱۱۲۲۲۰۸۵۱ - ۰۹۱۵۵۱۱۵۷۹۴ - ۰۹۱۵۱۱۱۱۸۵۰
خانه امام هادی (ع) - آقای محمد جرجانی - دخانچی
کتاب سوم - تاج الفضائل و المناقب للامام علی ابن ابی طالب
هزار حدیث به دو زبان فارسی و عربی در یک کتاب
مولف : حاج شیخ منصور ( عبد الرحیم ) جرجانی
ویراستار : موسسه انوار الرضا - مرکز نشر آثار حاج آقا جرجانی
ناشر : نشر هاتف در مشهد مقدس - سال چاپ و نشر : ۱۳۸۸
بسم الله الرحمان الرحیم - مقدمه ویراستارکتاب دوم
که ناشر درسال ۱۳۸۸ در زمان چاپ اول کتاب - آن را حذف کرده و تا کنون به چاپ نرسیده بود .
کتاب تاج الفضائل در حدود ۷۰۰ صفحه به قلم مولف محترم : حاج آقا منصور ( عبد الرحیم ) جرجانی نگاشته شده است .
این کتاب شامل هزار حدیث با ترجمه آن - درباره کرامت ها و فضیلت های امام علی ( ع ) است - که هم از منابع شیعی و هم از کتب اهل سنت جمع آوری شده است .
احادیث تاج الفضائل از میان ده ها هزار حدیث و بیش از چهارصد کناب گل چین شده است - که در هر موضوعی - یک یا چند حدیث انتخاب شده است .
احادیث کتاب تاج الفضائل از زبان صحابه صدر اسلام و از جمله از زبان ابو بکر - عایشه - عمر و صد ها صحابه دیگر مانند ابن عباس نقل شده است . با این که این حدیث ها در کتب شیعه هم بوده است - اما بیشتر حدیث ها از کتب اهل سنت نقل شده است .
در بخش هایی از کتاب به حوادث تاریخی صدر اسلام پرداخته شده است - که بیانگر فضائل و مناقب حضرت امیر می باشد . کوتاه سخن آن که هم دوستان به فضائل آن حضرت - اقرار و اعتراف کرده اند و هم مخالفین ایشان .
به عقیده و نظر ما - ارزش و اهمیت تاج الفضائل آیت الله جرجانی در این است که در حقیقت - ثمره و میوه ای از کتاب کم نظیر بلکه بی نظیر الغدیر علامه بزرگوار امینی می باشد . البته فهم و درک این مطلب به گذشت زمان و مطالعه تاج الفضائل توسط عالمان و حکیمان و عارفان و اظهر نظر اهل فن نیاز دارد .
مطالعه کتاب تاج الفضائل را به هر مسلمانی توصیه می کنیم - مخصوصا که هم عرب زبان ها و هم فارسی زبان ها - هم جوانان اهل تسنن و هم جوانان شیعه می توانند از آن استفاده کنند .
قضاوت بیشتر در باره کتاب را به خوانندگان واگذار و بعد از مطالعه کتاب واگذار می کنیم - که گفته اند : مشک آن است که خود ببوید - نه آن که عطار بگوید .
تاج الفضائل امام علی ( ع ) دومین کتاب استاد جرجانی است که در سال ۱۳۸۸ چاپ و منتشر شد .
موسسه انوار الرضا
مرکز نشر آثارحاج شیخ منصور ( عبد الرحیم ) جرجانی شاهرودی
شعر سعید و شرح اکبر
بسم الله الرحمان الرحیم
حاج آقا سعید شریعتی و برادرش حاج آقا مجید شریعتی و برادر دیگرش حاج آقا رضا از رفقای سلوکی هستند که در خدمت استاد جرجانی هستیم . حاج آقا سعید - شاعر با هوش و استعدادی است که به مناسبت های مختلف شعر سروده است . زمانی که به اصفهان رفته بودم - شعر مظلوم را - که در پست های فبلی آورده شده است - به ایشان هم دادم .
فرمود : در حد و اندازه خودش شعر خوبی گفته شده است . اما باید یک شعر بگویم که در شان استاد جرجانی باشد .
استاد جلال مظلوم در مشهد مقدس - درمجالس اخلاق در خانه امام هادی ( ع ) پای صحبت آیت الله جرجانی نشسته بود . سپس ۱۰ خط شعر در وصف و مدح ایشان سروده بود که به : شعر مظلوم معروف شد .
در اصفهان که بودم حاج آقا سعید ۲۰ خط شعر در بیان گرامات و مقامات آیت الله جرجانی سرود . گویا حاج آقا سعید در این شعر - در هر سطر آن - به یک کرامت و یا مقام معنوی و باطنی ایشان اشاره می کند .
شعر سعید آن قدر ارزش داشت که شرحی بر آن نوشته شود . در مشهد مقدس - یک شرح ۳۰ صفحه ای بر آن نوشته شد که تا کنون در جایی چاپ نشده است .
اگر دوستان و رفقای عزیز ( شعر سعید و شرح اکبر ) را در انترنت جستجو کنند - می توانند آن را به راحتی دریافت کنند - به صورت پی دی اف شده که حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا مهدی شیخ الاسلامی که برادر شهید هستند - هم زحمت این کار را کشیده اند .
پرده اول : خط اول شعر سعید ( آیت حق جرجانی ) چنین است :
روزگاری که بدم ( بودم ) تیره و بس ظلمانی
دست من را بگرفت آیت حق جرجانی
اکبر می گوید : اصلا" کی و چه زمانی حاج آقا سعید - ظلمانی و تیره بوده است ؟؟؟؟؟
از قبل از سن و سال بلوغ و تکلیف - تحت ولایت و زیر نظر یک عارف کامل - مثل آیت الله جرجانی بوده است . بنا بر این - از همان اول نورانی بوده است .
به این سبب و علت - خوب است که : سطر اول شعر سعید این طور گفته شود :
روزگاری که شدم روشن و بس نورانی
چون که دستم بگرفت آیت حق جرجانی
پرده دوم : حق با حاج آقا سعید است . آیت الله شمس الدین محمد حافظ ( که قرآن را با ۱۴ روایت از حفظ بود ) که معروف به لسان الغیب بود - در این باره ( یعنی سطر اول شعر سعید ) می گوید :
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
( حکیم )
به چه کسی حکیم می گویند ؟؟؟؟؟ ( معنی دقیق حکیم )
حکیم در لسان امام چهارم به چه معنی است ؟
و سید الساجدین زین العابدین علیه صلوات الله هم در همین مورد چنین می فرماید :
هر کسی که حکیمی ندارد که او را ( برای طی طریقت در چهار چوب شریعت برای رسیدن
به حقیقت - یعنی تخلیه از همه رذائل و آراسته شدن و تحلیه به همه فضائل اخلاقی - و ترک
تمام صفات حیوانی و شیطانی و کسب تمام صفات ملائکه و خداوند - و لاهوتی شدن و الهی
شدن - و تبدیل نفس اماره به سوء - به نفس لوامه یعنی وجدان - و سپس به نفس مطمئنه
وقدسیه - یا به عبارت دیگر طی نمودن صد منزل سیر و سلوک و انسان کامل شدن - یا آدم شدن -
همان که می گویند : محال است - برای به فناء فی الله و بقاء بالله رسیدن - و یا فانی فی الله
باقی بالله شدن یعنی : وصول به حضرت حق تعالی .) ارشاد کند - هلاک و نابود شده :
شرح حدیث شریف علی ابن الحسین - ابن سید الشهداء علیهما سلام الله
ما از کدامین دسته هستیم ؟؟؟ عارف ؟ سالک ؟ یا هالک ؟
مردم - به سه دسته تقسیم می شوند .
بر طبق کلام سید الساجدین زین العابدین علیه سلام الله : ( هلک من لیس له حکیم یرشده )
آ دم ها به سه گروه تقسیم می شوند :
۱ - عارف و حکیم - که طبق شریعت طی طریقت نموده صد منزل سیر و سلوک را پیموده و به حق
و حقیقت رسیده و فانی فی الله و باقی بالله شده است .
۲ - سالک - یعنی : کسی که تحت ولایت عارف کامل به سیر و سلوک منازل و مراحل عرفانی
مشغول است و هنوز کامل نشده است - اما در راه نجات است .
۳ - هالک - یعنی کسی که به هلاکت و نابودی رسیده و تابع هوی و هوس - و نفس خود است و یا
در خدمت شیطان ملعون است .
مشهد مقدس - ارض اقدس امام رضا ( ع ) -
سرهنگ آزاده - کارشناس ادبیات و زبان عربی -
ویراستار کتب عارف ربانی آیت الله جرجانی .
پست ۲۷ - گزارشی کوتاه از یک دیدار
بسم الله الرحمان الرحیم
سلام بر همه دوستان - در اسفند ۱۳۸۹ یک روز نماز را در مسجد جواد الائمه به امامت حاج آقا جرجانی خواندیم . آقای خدمتی هم که از رفقا است - حضور داشت . - حاج آقا جرجانی فرمودند : به اتفاق آقای عبد اللهی که از دوستان است می خواهیم به دفترآقای شیرازی برویم . سپس رفقا که خدا حافظی کردند و رفتند - به همراه ایشان به یک کتاب فروشی رفتم . حاج آقا جرجانی یک کتاب خریدند . بعد از آن حجت الاسلام و المسلمین عبد اللهی را دیدیم و به همراه ایشان به دفتر آقای شیرازی رفتیم . ظاهرا" آیشان از حاج آقای عبد اللهی سوالاتی داشتند که حاج آقا عبد اللهی پیشنهاد این دیدار را می دهند .
در این دیدارحاج آقا جرجانی و حاج آقا شیرازی و حجت الاسلام عبد اللهی حضور داشتند . حقیر هم در محضر ایشان بودم .
حاج آقا جرجانی در کنار حاج آقا شیرازی نشستند و حاج آقای عبد اللهی و حقیر دور تر بودیم . سخن و گفتگوی ایشان آهسته بود . من و حاج آقا عبد اللهی ساکت بودیم . از نظر اخلاقی بنای حقیر بر این بود که گوش ندهم . اما کلام آقای شیرازی و صدای ایشان که بلند بود - بلند تر شد . سپس صدای آقا جرجانی کمی بلند تر شد .
آن چه که شنیدم از جمله این بود:
حاج آقا جرجانی فرمودند : من با لقب آیت الله برای خودم مخالف هستم -
اما چه کنم که مردم و برخی از رفقا این لقب را به کار می برند .
آن گاه آیت الله شیرازی فرمودند :
گفتن : آیت الله جرجانی هیچ مانعی ندارد .
از نظر ایشان - لقب آیت الله جرجانی - هیچ منعی نداشت .
آن گاه ایشان از فواید و تاثیر مثبت سخن رانی های حاج آقا جرجانی
بر مستمعین - یاد کرده و تقدیر کردند .
معلوم است که عارفان مایل نیستند این القاب - برای آن ها به کار رود . در این مجلس ، استاد جرجانی مرا به ایشان معرفی نمودند که در کار سی دی ها و چاپ کتاب ها کمک می دهم و ایشان اظهار داشتند که او را دیده ام .
البته هم اکنون ویراستاری کتاب و چاپ کتاب سوم را انجام می دهم - آن هم با مساعدت آقای حیدری در چاپخانه شمس و انتشارات شمس نوین . و شاید برخی کار های نا چیز دیگر .
مشهد مقدس - ارض اقدس امام رضا ( ع )
به نام هستی بخش
گزارش کلام امیر
یکی از هنر های معجز آسای امام علی این بود که در زمانی که جمعی از اعراب اتفاق نظر داشتند که حرف - الف - در کلام ما نقش کلیدی و اساسی دارد و کلام بدون الف نمی توان داشت - امام علی یک خطابه و سخن رانی طولانی ایراد نمود و بالبداهه انشاء کرد که خالی از حرف الف بود .
این خطبه - خطبه مونقه نامیده شد . خطبه ای که بدون الف بود .
برای دریافت آن می توان در اینترنت خطب نادره را جستجو کرد و یا به سایت خطب نادره رفت .
پست ۲۵
برتری طلبی و سلطه خواهی
تلک الدار الاخره نجعلها للذین
لا یریدون علوآ" فی الارض و لا فسادا"
( نقل کلام الله در کتاب الله - کلام خدا در کتاب خدا : )
این خانه آخرت را برای آن کسانی قرار داده ایم که :
برتری طلبی در روی زمین را اراده نکرده اند
و در روی زمین قصد فساد نکرده اند .
سید ابن طاوس - عارفی بود که - به فرموده حاج آقا جرجانی :
سید اهل مراقبه بود . مراقبه را بسیار رعایت می کرد .
سید می فرمود : همان طور که باید گوسفند و گاو و مرغ و خروس و شتر را ذبح کنند تا حلال باشند - همه خوردنی ها را هم باید ذبح کرد و سپس آن را بخورند . مثلا : در موقع خوردن هر چیزی باید کلمه ( بسم الله الرجمان الرحیم ) را بگوییم - سپس آن را بخوریم . برای خوردن سبزی - یک بسم الله بگوییم . برای خوردن نان - یک بسم الله بگوییم . برای خوردن آب - یک بسم الله لازم است . برای خوردن میوه - یک بسم الله . برای خودن پلو - یک بسم الله . برای خوردن خورشت - یک بسم الله . برای خوردن هر چیزی - لازم است یک بسم الله جداگانه بگوییم .
این عارف و مرد خدا - خودش چنین عمل می کرد . آیت الله جرجانی می فرمودند : سید اهل مراقبه بود . در طول عمر خود روی یک تشکی که پر بار و با ضخامت بود ننشست . وقتی سوال می کردند : چرا شما روی تشک نمی نشینی ؟ در جواب - - آیه فوق را تلاوت می کرد و می فرمود : می ترسم مصداق این آیه شوم که علو و جای بلند و جایگاه بلند و برتر را نباید اراده کنیم .
این عجیب است که امثال سید که عارف هستند و اهل باطن و به قول جلال الدین محمد مولوی : درون را بنگرند و حال را - نه که برون را بنگرند و قیل و قال را - اما سید ابن طاوس - این عارف ربانی و اهل دل و باطن - در عین این حال - به معنی ظاهری آیه - هم عمل می کر د . عجب مراقبه و مراقبتی .
تا این حد و اندازه رعایت ظاهر شریعت - آن هم توسط اهل طریقت و حقیقت .
حقا" و انصافا" سید اهل مراقبت و مراقبه بوده است .
جشن تکلیف ؟ یا جشن تشریف ؟
در میان مومنین - سید ابن طاوس کسی بود که وقتی به سن تکلیف رسید و بالغ شد - جشن گرفت . اما نفرمود : جشن تکلیف - بلکه فرمود : جشن تشریف . من اکنون به سن و سالی رسیده ام که افتخار می کنم که خداوند مرا به انجام دستورات خود مشرف فرموده است . نه مکلف - که به معنی : کلفت و به زحمت افتادن است .
به قول آیت الله جوادی آملی : این که بعد از انقلاب - یک رسم خوبی درست شده است و جشن تکلیف می گیرند - نخستین بار - سید ابن طاوس چنین کرده است و زمان بلوغ خود را جشن تشریف گرفته است . یعنی به سن و سالی رسیده است که به مقام لایق بودن و مورد خطاب خدا واقع شدن - مشرف شده است . ایشان برای خودش - جشن مشرف شدن و تشریف گرفته است .
می و مستی در لسان عارفان
عارفان از عمل به اوامر و نواهی و دستورات خداوند - بسیار شاد و سرمست و خوشحال می شوند . همان طور که در احوالات ملا محسن فیض کاشانی - که شاگرد و داماد ملا صدرا بود - داریم :
ایشان همه نماز های واجب یومیه خود را دو بار می خواند . وقتی سوال شد : چرا چنین می کنید ؟ فرمود : یک بار از نماز لذت می برم و سر مست می شوم - گه چون لذت می برم و سر مست می شوم و برای کیف نفسانی است - احتیاط می کنم و یک بار هم برای ادای تکلیف شرعی و رفع و سقوط دین و تکلیف ( دین در این جا با کسره دال - به معنی مدیون بودن است . )
وای به حال آن ها که می و مستی را در لسان عارفان و در اشعار حافظ و شیخ بهایی و امام خمینی به معنی همین شراب زهر ماری تلخ دنیایی تعبیر می کنند . می و مستی در لسان و اشعار عارفان - یعنی : سرمست شدن از مناجات با خدا و لذت شدید ناشی از عبودیت و معرفت حق جل و علا . عارف از نماز خود لذت می برد و جاهل خود را در مشقت می بیند . عارف - خدا را با عشق و علاقه و سرمستی تبعیت می کند .
امام العارفین امام علی فرمود : خوشا به حال کسی که عاشق عبادت باشد و دست
در گریبان آن ( معشوق ) باشد . طوبی لمن عشق العباده و عانقها .
شیخ بهایی : علم نبود به جز علم عاشقی ما بقی تلبیس ابلیس شقی .
در نماز سجاده به می رنگین کردم آفرین بر این ارمنی مسلمانی .
چون حکم خوردن می در نزد ارمنی ها حکم حرام نیست . چنین تشبیه کرده است .
ببخش خدایا این گناه گفتن و نه به درستی عمل کردن را - بر حقیر . و السلام .
با آرزوی بهاری شدن اخلاق ما و مهربونی و محبت به همه
پست ۲۳
کتاب اول - مقدمه ای بر اخلاق -
مولف : حاج آقا منصور ( عبد الرحیم ) - جرجانی
ویراستار : موسسه انوار الرضا - مرکز نشر آثار حاج شیخ منصور عبد الرحیم جرجانی شاهرودی -
ناشر : انتشارت رستگار در مشهد مقدس - سال چاپ اول و انتشار : ۱۳۸۶ - تجدید چاپ ۱۳۹۰ -
مقدمه مقدمه
بسمه تعالی
<( مقدمه ناشر )>
که در صفحه اول کتاب : مقدمه ای بر اخلاق آمده است .
این کتاب در حدود چهار صد صفحه به قلم مولف محترم آیت الله جرجانی نگاشته شده است . همان طور که از نام آن پیدا است به عنوان مقدمه ای برای بیدار کردن قلب ها از خواب غفلت و آماده شدن برای طی طریقت - طبق احکام شریعت - تا رسیدن به حقیقت می باشد .
مولف محترم در کتاب خود به شرح آیات - احادیث و ادعیه می پردازد که همه کلام خداوند - رسول خدا و امامان صلوات الله علیهم می باشد .
هر چند اهل دل می گویند : باید تحت نظر استاد و خضر راه - که خود راه را طی کرده باشد - قرار گرفت - تا قلب را از ظلمت ها و حجاب ها تخلیه کرد و به نور مطلق رسید و وصل به حق شد . اما مطالعه کتاب مقدمه ای بر اخلاق می تواند کمکی باشد - برای بیدار شدن و آغاز طی طریق حق - در چهار چوب شرع مقدس اسلام .
کتاب مقدمه ای بر اخلاق به قلم استاد اخلاق نوشته شده است و قصد بیدار کردن خواننده را از خواب غفلت و در نهایت - دوری از همه آلودگی ها و وابستگی ها - و شناخت تمام موانع حرکت به سوی خدا را دارد .
مطالعه کتاب مقدمه ای بر اخلاق را به همه کسانی که قصد بیدار شدن از خواب غفلت و بهره وری از گذشت عمر خود را دارند - به طوری که در پایان زندگی دنیا - از حسرت خوردگان و خاسرین و زیان کاران نباشند - توصیه می کنیم .
البته کتاب دوم آن - با عنوان اخلاق ( پند های آسمانی - که در
فصل بهار سال ۱۳۹۰ چاپ و منتشر می گردد . ) به قلم همین مولف
- در آینده نزدیک ان شاء الله به چاپ خواهد رسید و در اختیار علاقه مندان قرار خواهد
گرفت .
امید است کتاب مقدمه ای بر اخلاق - مقدمه ای برای سیر و سلوک خوانندگان از حجاب
های ظلمانی - به سوی پاکی ها و قدسی شدن روح و جان آن ها گردد .
انتشارات رستگار
.
مشهد مقدس :خیابان آیت الله بهجت - بین آیت الله بهجت ۴ و ۶ - تلفن : ۲۲۲۵۳۹۰ - ۲۲۵۶۶۱۵
البته لازم به ذکر است کتاب مقدمه ای بر اخلاق در تابستان ۱۳۸۶ چاپ و منتشر شد و هم اکنون نایاب است . حاج آقای رستگار می گفت : باید از حاج آقا جرجانی اجازه بگیریم تا کتاب را مجددا" چاپ و منتشر کنیم . در سال ۱۳۹۰ تجدید چاپ گردید . موسسه انوار الرضا ( ع ) - مرکز نشر آثار حاج آقا جرجانی شاهرودی : کتاب - نوار کاست - سی دی و دی و دی وی دی های صوتی و تصویری مجالس اخلاق .
مشهد مقدس - ارض اقدس امام هشتم -
سرهنگ آزاده - ویراستار کتب حاج شیخ منصور عبد الرحیم جرجانی شاهرودی .
پست ۲۲ : پاسخ به یک هم وطن
پاسخ به یک هم وطن
بسم الله الرحمان الرحیم
سلامی دو باره - یعنی پیامبر و امام علی که دین داشتند - سیاست نداشتند ؟؟؟
نه عزیزم - سیاستمداران با دین و ایمان - در زمان ظهور امام مهدی و ظهور حضرت عیسی - وارث زمین می گردند و ستمگران جهان شکست خواهند خورد .
به نظر می رسد که : ایران را با جان نمی سازند - بلکه با معرفت و ایمان می سازند . ملت تونس و مصر و لیبی - بحرین و یمن دارند مقدمات ظهور را فراهم می کنند - زیر نظر امام زمان و عارفان - و در راه عارفی چون خمینی - این عارف کاملی که آینده را می دید و پیش بینی می کرد - و چشم باز برزخی داشت - مثل آیت الله بهجت : که چشم باز برزخی داشت و باطن را می دید .
یک عارف کامل - چهار عالم ملک و ملکوت و جبروت و لاهوت را طی کرده است و گاهی در شناخت عالم و آدم - برتر از انبیای گذشته است و قدرت تصرف در عالم و آدم را دارد .
من و شما دلسوز به حال این کشور هستیم . یعنی امام عصر دلسوز نیست و بی کار است ؟؟؟
نه و الله امام عصر نظاره گر و مددکار من و تو است . درود و بدرود .
مشهد مقدس - ارض اقدس امام هشتم -
الاحقر : سید اکبر - سرهنگ آزاده - کارشناس ادبیات و زبان عربی - زندانی سیاسی مسلمان در حکومت آمریکایی اسراییلی پهلوی - مدرس علوم اسلامی به مدت ۲۳ سال در تهران و مشهد و خراسان و ایلام و خوزستان - ویراستار کتب عارف ربانی آیت الله جرجانی .
پست ۲۱
هزار حدیث در یک کتاب - به دو زبان فارسی وعربی
کتاب : تاج الفضائل امام علی امیر المومنین ( ع )
نوشته : حاج شیخ منصور عبد الرحیم جرجانی شاهرودی
تاج الفضائل درای ۱۳ فصل است که آن را از فهرست موضوعی
احادیث کتاب نقل می کنیم :
۱ - فصل اول - خلقت نوری اهل بیت
۲ - فصل دوم - مقام و منزلت اهل بیت در نزد خداوند
۳ - فصل سوم - فضایل امیر المومنین ( ۱ )
۴ - فصل چهارم - مفاخر وخصایص امیر المومنین
۵ - فصل پنجم - مناقب امیر المومنین
۶ - فصل ششم - سیاست های امیر المومنین
۷ - فصل هفتم - منزلت علمی امیر المومنین
۸ - فصل هشتم - معجزات و کرامات امیر المومنین
۹ - فصل نهم - حب و دوستی امیر المومنین
۱۰ - فصل دهم - بغض و دشمنی با امیر المومنین
۱۱ - فصل یازدهم - رابطه پیامبر با امیر المومنین
۱۲ - فصل دوازدهم - شهادت امیر المومنین
۱۳ - فصل سیزدهم - مقامات اخروی و معنوی امیر المومنین
اسم اصلی و نخستین کتاب : تاج الفضائل والمناقب
للامام علی ابن ابی طالب
.
- است . که هرگز نام اولیه و نخستین کتاب در جایی چاپ نشد . این هم یکی دیگر از مظلومیت های امام علی ( ع ) می باشد . اسم کنونی کتاب و طرح رنگی روی جلد کتاب در اینترنت موجود است . کافی است : استاد جرجانی را جستجو نمایید .
۱- در فصل سوم کتاب تاج الفضائل - در فهرست کتاب - یک اشتباه کوچک رخ داده است - اگر قبل از چاپ کتاب - بعد از فهرست موضوعی کتاب - به رویت ویراستار می رسید - شاید این اشتباه رخ نمی داد .البته به نظر ما این اشتباه بسیار غیر قابل تحمل است .
در فهرست موضوعی احادیث - در صفحه ششم کتاب : عنوان : امیر المومنین ( ع ) از زبان شعراء - غلط است و باید به : امیرالمومنین ( ع ) از زبان خودش - تغییر یابد .
با تشکر و قدر دانی از خانم مسلمی زاده که بنا بر پیشنهاد خود ایشان و قبول آیت الله جرجانی - زحمت کشیده و این فهرست موضوعی را تهیه کردند - اما قبل از چاپ کتاب - به رویت ویراستار نرسید . این اشتباه از ناحیه سهل انگاری ناشر رخ داده است .
طبیعی است که در داخل کتاب هم این اشتباه تکرار شده است .
در صفحه ۱۵۲ حدیث ۲۵۹ عنوان حدیث به غلط : امیر المومنین ( ع ) از زبان شعراء نوشته شده است .
اما این غلط از کجا و چرا ایجاد شده است ؟
چون این حدیث تنها حدیث کتاب تاج الفضائل است که مولف آن را ترجمه نکرده است .
دلیل آن هم این بوده است که : از آن سخنان ناب و گران قیمت است که برای ترجمه و شرح آن کتاب و بلکه کتاب هایی جداگانه باید نوشت .
مشکل - ندانستن زبان عربی بوده است . زیرا این حدیث - از اول تا به آخر - به زبان عربی است - حتی سند حدیث هم به عربی نوشته شده است . چون کلام درر بار و گهر بار امام علی ( ع ) در این خطابه موزون است - برخی از ظاهر عبارت می پندارند که : شعر است - پس نتیجه می گیرند : گویا از زبان شعراء مدح حضرت شده است . در صورتی که از زبان خود حضرت و بر منبر مسجد کوفه بیان شده است .
این حدیث آن قدر ارزشمند است که اگر فرصت دست دهد در همین صفحات آن را از زبان عارفان باید شرح داد - گر چه نمی توان حق این خطبه را بیان نمود که از عرش وجود حضرت نازل شده است و فقط عارفان عمق آن را می فهمند و لا غیر .
دومین کوتاهی این بود که مقدمه ویراستار را در معرفی کتاب چاپ نشد و توسط ناشر از قلم افتاد . ( یک لطیفه یادم آمد که بگویم : در سال های ۱۳۴۱ و۴۲ سا و ا ک - طلاب و روحانیون انقلابی را از مدسه فیضیه بیرون کرد . جلادان ساواک گقته بودند : کسی نگوید : ساواک ما را بیورن کرده است . طلاب هم با طنز و زیرکی خاصی می گفتند : ما را از این مدرسه بیرون می رویم . )
این مقدمه را که در معرفی کتاب است در پست های بعدی به شکل مشروح تر آمده است . اما این مقدمه هم اکنون در انترنت موجود است - اگر دوستان جستجو کنند - در وب و سایت دوستان دیگر آورده شده
در چاپ کتاب تاج الفضائل اشکالاتی دیگر هم رخ داد که با گذشت مولف محترم از حق خود این اشکال نادیده گرفته شد . البته این گذشت در تمام زندگی ایشان برای رفقا مشهود است . بنا بر مشکلاتی که گفته شد و گفته نشد - تصمیم گرفتم که خودمان مستقیما کتاب را چاپ و منتشر کنیم . با نظارت بیشتر و بدون در نظر گرفتن سود ناشر . که سود مادی و یا نظر ناشر در چاپ و نشر کتاب مشکلاتی را برای ما ایجاد می کرد .
مشهد مقدس - ارض اقدس امام هشتم - علی ابن موسی الرضا -
سرهنگ آزاده - کارشناس ادبیات و زبان عربی - ویراستار کتب حاج آقا جرجانی .
پست بیستم
روایت ابو بکر و عایشه از محمد رسول الله (ص)
از دیلمی و صواعق محرقه و بحر المعارف از عایشه و در فصل الخطاب از ابو بکر
روایت شده است : قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم : ذکر علی عباده
محمد رسول الله (ص) فرمود :
یاد علی ( ع ) عبادت است .
نقل از کتاب : تاج الفضائل امام علی ( ع ) صفحه ۵۱ حدیث ۴۰
تالیف : حاج شیخ منصور عبد الرحیم جرجانی
مشهد مقدس - ارض اقدس امام رضا -
ویراستار کتب حاج شیخ منصور عبد الرحیم جرجانی شاهرودی .
داستان ام فروه
چگونه این خانم بعد از مرگ زنده شد ؟؟؟
در زمانی که ابو بکر خلیفه شد . خانم ام فروه به خلافت او اعتراض شدید داشت . در مدینه در مخالفت با خلافت ابو بکر سخن می گفت . ساکت و آرام نبود .
یک روز که امام علی در مدینه حضور نداشت - ابو بکر ام فروه را احضار کرد و گفت :
در باره خلافت من چه می گویی ؟
ام فروه گفت : علی باید خلیفه باشد چون علم خلیفه باید همانند علم پیامبر باشد و تو عالم نیستی .
در این گفتگو کار بالا گرفت . ام فروه هم زن شجاع و نترس بود . ابو بکر او را به مرگ تهدید کرد - اما ام فروه حاضر به جواب بود و گفت : من از مرگ نمی ترسم . تو در احتجاج با من عاجز شده ای و محکوم شده ای و چون جوابی نداری می خواهی مرا به قتل برسانی .
بالاخره کار مشاجره و احتجاج بالا گرفت و ابو بکر به اتهام مخالفت با خلیفه دستور قتل ام فروه را صادر کرد .
وقتی امام علی وارد مدینه شد - بر سر قبر ام فروه رفت . در این حال چند پرنده بر بالای قبر ام فروه پیدا شدند و سر و صدا می کردند . کسی از امام علی سوال کرد - این پرنده ها چه می خواهند ؟ فرمود : می گویند : ای علی این خانم در دفاع از خلافت تو کشته شده است - او را زنده کن .
سپس امام علی زیر لب دعایی خواند و روی خود را بر گرداند . شاهدان دیدند ناگهان ام فروه با یک پارچه سبز که گویا بهشتی بوده است - از قبر بیرون آمد .
خبر زنده شدن ام فروه با دعای امام علی ( ع ) در مدینه پیچید . ابو بکر به مسجد رفت و بالای منبر قرار گرفت و سه مرتبه گفت : مرا رها کنید . من خلیفه نیستم . عمر به مسجد آمد و بعد از کلام ابو بکر - به او گفت : تو خلیفه هستی .
نقل شده است یکی از اصحاب خیلی تعجب کرده بود که چگونه به دعای علی این خانم زنده شد . گویا ابن عباس به او گفت : تعجب نکن . به خدا اگر علی از خدا بخواهد - خدا برای او تمام مردم را هم زنده می کند . امام علی چند نفر دیگر را هم زنده کرده است . از جمله : سام پسر نوح را . خانم ام فروه بعد از آن سی سال دیگر زندگی کرد و حتی صاحب چند فرزند شد و گویا شش روز بعد از شهادت امیر المومنین از دنیا رفت .
نقل از کتاب : تاج الفضائل امام علی ( ع ) -
تالیف : حاج شیخ منصور عبد الرحیم جـرجانی
مشهد مقدس - ارض اقدس امام هشتم -
سرهنگ آزاده - ویراستار کتب حاج شیخ منصور عبد الرحیم جرجانی شاهرودی .
مطلب شماره - ۳
از تابعین رسول الله ( ص ) و از یاران امام علی ( ع ) - ۳
خدایا چه می کنی ؟؟؟ تخرج الحی من المیت و تخرج المیت من الحی
سلام سلام بر شما دوستان عزیز - روز اول سال ۱۳۹۰ است و در مشهد مقدس پای کلام رهبری بودیم . این خلف صالح که ماه انقلاب اسلامی است - حقا" و انصافا" رهرو راه همان سلف صالح است که خورشید انقلاب اسلامی بود . بی حساب و کتاب نبود که معمار انقلاب در این باره فرمود : من آقای خامنه ای را بزرگ کرده ام .
این کلام ماندگار روح خدا بسیار پر معنی است . یعنی : همان که گفتم : او سلف صالح بود و این خلف صالح او است به حق . امام مهدی ( روحی فداه ) بار ها در طول عمر مبارک خود گفته است و پیام داده است که : ای روحانیون و علمای اسلامی - شما با صداقت و اخلاص وظیفه خود را برای هدایت مسلمین انجام دهید - و من هر زمان که نیاز باشد شما را تایید و نصرت می کنم - یعنی : من هستم - نگران دشمنان نباشید . ( ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم - کلام الله در کتاب الله . )
سال ها پیش ۳ نفر بودند که در مشهد و خراسان با هم دوست بودند :
یکی آقا سید علی خامنه ای که روحانی بود و تیز هوش بود و روشن فکر بود ودر مبارزه با رژیم و حکومت پهلوی - تابع حوزه علمیه قم و امام خمینی بود و مجاهد بود و تحت تعقیب ساواک بود و گاهی زندان بود و گاهی در تبعید بود . که با شهید هاشمی نژاد که قبل از انقلاب از ساواک سیلی خورده بود و بعد از انقلاب به دست منافقین کور دل شهید شد و با حاج آقا طبسی و ده ها طلبه و روحانی جوان در مشهد بودند و در مبارزه از تابعین خط روح خدا بودند .
دیگری آقا مرتضی مطهری بود که با آقا سید علی خامنه ای رفیق بودند و همفکر . زادگاه مطهری - فریمان در خراسان و نزدیک مشهد بود . متفکر بود . پیرو امام خمینی بود . حدود بیست سال در دانشگاه - استاد و سپس مدیر گروه فلسفه بود . توحید را در برابر فلسفه کمونیست ها که ماتریالیسم دیالکتیک نام داشت - به زبان فلسفه الهی و از طریق حکمت متعالیه به اثبات می رساند . دشمن درجه اول کمونیست ها و منافقین - که تفکر و اعتقاد التقاطی داشتند - به شمار می رفت و به همین دلیل هم ترور و شهید شد . فیلسوف عظیم الشان و فقیه عالی مقام بود . تئوریسین و نظریه پرداز و مغز متفکر انقلاب در شورای انقلاب بود .
سومین نفر دکتر علی شریعتی بود . ویژگی مشترک این سه شخصیت - همان بود که : حکومت پهلوی را دست نشانده آمریکا و ضد مردمی می دانستند و انقلابی و مبارز بودند .
در مشهد شاهد سخن رانی های پر شور آقا سید علی خامنه ای در مسجد کرامت و مسجد امام حسن مجتبی بودم . حق بزرگی به گردن جوانان آن زمان داشتند که آن ها را به مبارزه تشویق و ترغیب می کردند . با مرحوم پدرم در ماه مبارک رمضان به مسجد می رفتیم و ایشان تفسیر قرآن می گفتند . سوره انفال مثلا" یادم هست که : انفال - یعنی : اموال عمومی - معادن - جنگل ها و معادن نفت و ... باید تحت نظر رسول الله و امام معصوم و یا حاکم اسلامی و عالمان دینی اداره شود و در خدمت به مردم مسلمان باشد و نه برای سود و نفع آمریکا و غرب باشد .
در سن ۱۹ سالگی در سال آخر دبیرستان دستگیر شدم و بعد از محاکمه توسط ساواک پهلوی به زندان افتادم . برادران رهبری با برادران حقیر در مدرسه های اسلامی زمان طاغوت که حاجی عابد زاده ساخته بود درس می خواندند . سید حسن خامنه ای برادر کوچک رهبری و علاء الدین حجازی که شاید برادر زاده فخر الدین حجازی بود ، از دبیران ما در دبیرستان اسلامی شهیدی واقع در خیابان خسروی آن زمان در مشهد مقدس بودند .
آن چه شب گذشته در پست قبلی نوشتم - بخشی از آن مطالب - همان بود که رهبر امروز در حرم مطهر امام هشتم - بیان فرمودند . چرا عقاید و نظرات سیاسی حقیر با مقام معظم رهبری هم خوانی دارد . معلوم است که اسلام امام خمینی و ناب را - رهبری دنبال می کنند . آدم هایی که ریگی به کفش نداشته باشند هم این چنین هستند . باید جهانی اندیشید و نه از دید تنگ حفظ منافع خیالی خود . نقل می کنند : عطاء الله مهاجرانی که هم اکنون خارجه نشین و از منتقدین رهبری است . اقرار کرده و به حق اقرار کرده است که : با این که من از منتقدین آیت الله خامنه ای هستم - اما در مسائل مالی و اقتصادی - ایشان خاکستری هم نیست - بلکه سفید است .
احسنت و آفرین بر این رهبر که فرزندان خود را نیز مانند امام خمینی کنترل نموده است که وارد کار های اقتصادی بزرگ نشوند . تا سیه روی شود هر که در این مورد در او غش باشد .
محمد ابو بکر از تابعین پیامبر و از یاران و شیعیان امام علی است .
در دو مطلب شماره قبلی در این باره سخنان کوتاهی گفتیم . حالا به طور مختصر این یاور و شیعه امام علی را :
اما دنبال کلام خود را در شناخت مختصری از شخصیت محمد ابو بکر بیان کنیم . این که محمد فرزند ابو بکر و امام علر است و شخصیت او مثبت و نقش او در صدر اسلام مثبت بوده است - هیچ گونه شکی در آن نیست . محمد ابن ابو بکر ابن ابی قحافه از تابعین محمد رسول الله و از شیعیان و یاران امام علی است . پدرش ابو بکر مدت بسیار کوتاهی خلیفه بود . خواهرش عایشه یکی از همسران پیامبر بوده است . مادرش اسماء دختر عمیس بعد از ابو بکر همسر امام علی شد . محمد در سال دهم هجرت به دنیا آمد و در خانه امام علی پرورش یافت . حضرت علی او را فرزند خود از صلب ابوبکر می دانست و او را تربیت کرده و او را دوست می داشت .
نقش محمد ابو بکر در داستان قتل عثمان
محمد ابو بکر در جریان قتل عثمان از مخالفین سرسخت عثمان بود و به همراه قاتلین عثمان به خانه عثمان وارد شد و او را مورد عتاب و خطاب قرار داد که : چرا دین خدا را منحرف کردی و سنت رسول خدا ( ص ) را نابود ساختی ؟؟؟ با عثمان بگو مگو کرد و کارشان به مشاجره کشید و سپس عثمان به قتل رسید .
نقش محمد ابوبکر در جنگ جمل
با این که خواهرش عایشه در صف مقابل امام علی بود - اما او در این جنگ به طرفداری از امام علی پرداخت و جانب امام علی را گرفت و بعد از جنگ به عایشه اعتراض کرد .
( به نقل از کتاب تاج الفضائل امام علی ( ع ) - تالیف : عارف ربانی آیت الله منصور عبد الرحیم جرجانی )
نقش محمد ابو بکر در جنگ صفین با معاویه
محمد ابو بکر در جنگ صفین هم در کنار امام علی و در خدمت آن حضرت و به همراه ایشان بود .
حکومت مصر
پس از قتل مالک اشتر که امام علی گریست و فرمود : مادر روزگار کمتر مانند مالک می زاید .
سپس محمد ابو بکر را به فرمانده حکومت مصر منسوب نمود . و نامه ای به او نوشت
( این همان نامه امیر المومنین به محمد ابو بکر است که : سی دی تصویری آن
و فیلم شرح این نامه در مجالس اخلاق حاج آقا جرجانی - توسط
موسسه انوار الرضا تولید و تکثیر و منتشر شده است . )
پند و نصیحت های اخلاقی مهمی در این نامه است که برای همه مخصوصا" حاکمان و رئیس ها توجه به این پند ها - خیر و سعادت می آورد و موفقیت در کار ها را .
ای محمد : بدان که تو را به فرماندهی بزرگ ترین لشکر خود و مردم مصر گمارده ام و ...
درود بر صالحان و عارفان و سالکان راه خدا
مشهد مقدس - ارض اقدس امام رضا ( ع ) -
سرهنگ آزاده - کار شناس ادبیات و زبان عربی .
پست شماره ۱۷
و و و و و ی ی ی ی ی ک ک ک ک ک ی ی ی ی ی پیدا
مرگ بر چاخان پرس -نفرین بر فردا - لعنت بر ویکی پنهان
قصه گفتگوی چند خواهر و برادر
پرده اول : ( ویکی خطرناک )
زهرا (خطاب به علی ) : بنویس : واو
علی می نویسد : و - سپس می گوید : بیا نوشتم .
زهرا : حالا بنویس : ی
علی می نویسد و می گوید : خوب نوشتم
زهرا : حالا این دو تا را با هم جمع بزن
علی می نویسد : و + ی = وی
زهرا : اگر کسی بخواهد بگوید : چه کسی ؟ اما نخواهد بگوید : چه کسی ؟ حالا باید چه بگوید ؟
علی : این یک معما است ؟
زهرا : آری - بله - نعم .
علی : خوب معلومه دیگه . باید بگوید : کی ؟
زهرا : آفرین - صد آفرین - هزار و سی صد آفرین . حالا همه را باهم جمع بزن .
علی : می نویسد : وی کی
زهرا می گوید : به هم چسبیده کن - وصل کن - سر هم باشد .
علی : بیا این که کاری نداره : ویکی
زینب ( از زهرا می پرسد ) : ویکی - اسم آدم هست ؟
زهرا : نه - اسم یک حیوان است .
علی : حیوان ؟ وحشی یا اهلی ؟
زهرا : سم داره - زهر کشنده داره .
زینب : پس یا ماره یا که عقربه .
علی : آره دیگه - زنبور که نیس بابا . چون زهر زنبور - کشنده نیس .
زهرا : به نظر من ویکی از مار کشنده هم خطرناک تره . حیف که خیلی ها اینو نمی دونن .
پرده دوم : ( کم یا زیاد ؟ )
زینب : شنیدم زیارت عاشورا حدیث قدسی هست ؟
حسین : بله - حدیث قدسی هستش .
زینب : قدسی یعنی چی ؟ با حدیث های دیگه چه فرق می کنه ؟
حسین : قدسی در این جا به معنی این است که از سوی خدا نازل شده .
زینب : قرآن هم که از سوی خدا نازل شده ؟
حسین : آره دیگه - برا همین گفته شده که حدیث قدسی را نباید کم و یا زیاد کرد .
زینب : پس این هایی که موقع سلام کردن - و علی العباس الحسین - را اضافه می کنند چی ؟
حسین : کاملا" غلط است . زیارت عاشورا و دعاهای ماثوره را نباید کم و زیاد کنیم .
زینب : ماثوره یعنی چی ؟
حسین : به دعاهایی می گویند که صریحا" و با سند از امامان معصوم رسیده است .
زینب : ما خودمان نمی توانیم دعا کنیم و به زبون خودمون باشه ؟
حسین : چرا . می شود . اتفاقا" من شنیده ام که امام خمینی می گویند : دعا به زبان فارسی در قنوت نماز جایز است . البته - به قصد رجاء - نه به قصد ورود .
زینب : قصد رجاء ؟ قصد ورود ؟ یعنی چی ؟
حسین : رجاء یعنی به امید ثواب و پاداش الهی . ورود در این جا یعنی : این دعا از امامان وارد شده است .
زینب : پس در زیارت عاشورا مثل قرآن نباید کلمه ای اضافه یا کم کنیم .
حسین : آری - بله - نعم - یس .
پرده سوم : ( اولین قاتل )
زهرا : مرگ بر آمریکا - مرگ بر اسراییل .
حسین : در زیارت عاشورا می خوانیم : اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد .
علی : یعنی چی ؟
زینب : یعنی : خدایا بر نخستین کسی که به پیامبر و خاندان او ستم کرد - لعنت بفرست .
علی : اولین کسی که قاتل آدم های خوب بود چه کسی بود ؟
زهرا : قابیل بود . پسر حضرت آدم بود . به برادرش هابیل حسودی کرد و او را کشت .
علی : پس قابیل بد بود ؟ هابیل خوب بود ؟
حسین : بله . در زیارت عاشورا می گوییم : و آخر تابع له علی ذالک .
زهرا : یعنی چی ؟
زینب : یعنی : خدایا -آخرین نفری هم که از ظالم تبعیت کرد و به محمد و خاندان او ستم کرد - لعنت تو بر او باد .
زهرا : گناه قابیل بیشتر بود ؟ یا گناه کسانی که به پیامبر و خاندانش ستم کردند ؟
حسین : لعنت خدا بر قاتلین امام علی و امام مجتبی و سید الشهداء و امام سجاد و امام باقر و امام کاظم و امام رضا و امام جواد و امام هادی و امام عسکری .
علی : چند تا شدند ؟
زینب : لعنت خدا بر قاتلین پیامبر و دخترش زهرا
زهرا روی هم رفته حساب کنی . ۱۳ نفرشان را کشتند .
علی : باز هم هست ؟
زهرا : بله - فقط از خاندان پیامبر - آن که امام معصوم است - یکی مانده است .
علی : می دانم . امام مهدی که غایب شده است تا نتوانند او را به قتل برسانند و ظهور خواهد کرد .
حسین : ما باید تابع دستور پیامبر و امامان باشیم . پیروان یزید و خولی و عمر سعد و شمر هم در دنیا هستند
پرده چهارم : مرگ بر ویکی
حاج شیخ منصور عبد الرحیم جرجانی شاهرودی
در مجلسی که حقیر هم شرف حضور داشتم می فرمود :
آقا - ما نباید خواب باشیم و خیال کنیم که این رادیو های آمریکایی و غربی دلسوز به حال ما هستند و دشمن ما نیستند . سپس به عنوان مثال فرمود : گاهی این ها صد تا خبر راست و درست را می گویند - تا در میان آن - یکی یا چند تا خبر دروغ هم بگویند . و شنوندگان را فریب دهند .
حسین : این جنگ نرم دشمنان ملت های مسلمان است که برخی از آدم های ساده لوح از آن غافل هستند .
زهرا : این خبرگزاری ..... پرس و این تلویزیون ..... و این رادیو ..... از مار و افعی بد تر و خطر ناک تر هستند .
زینب : حالا می گی : ویکی - پیدا است ؟ یا ویکی - پنهان است ؟
حسین : البته این ها ادعا می کنند : گردش آزاد اطلاعات است . آزادی بیان است .
زهرا : ویکی در خون ریزی حکومت های ستمگر و آدم کش و در کشتار مردم تونس و مصر و لیبی و یمن و بحرین با بن علی و نا مبارک و نا صالح و آل خلیفه و آل سعود هم دست است .
علی : مرگ بر یزید و بن علی و نا مبارک و نا صالح و آل خلیفه و آل سعود . کشته ها شهید هستند ؟
حسین : کشته ها مسلمانان حق گو و حق جو بودند . این شهیدان - فرزندان خمینی هستند .
زینب : فاتلین این شهیدان - تابع یزید و شمر و عمر سعد و ابن مرجانه و حرمله و ملعون هستند .
در خاتمه از شما دوست عزیز می خواهم که کلمه : محمد ابوبکر را در ویکی پیدا ی در هم ریخته - جستجو کنید - تا بر شما هم ثابت شود : به اسم آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات - فریب می دهند و آن چه نیت پلید آن ها است به عنوان خبر به خورد ما می دهند . غرض و مرض و بیماری کفر و انکار حق و حقیقت و نفاق و دو رویی و دروغگویی و تضاد علنی و آشکار و پیدا در ماموریت کثیف و زهر آلود آنها دیده می شود .
یک جا می گوید : محمد پسر ابوبکر در خانه علی بزرگ و تربیت شد . و در جنگ جمل و صفین از مخالفین علی بود . دقیقا" بر خلاف آن را در جای دیگر می گوید : در جنگ جمل و صفین طرفدار علی بود . ( لعنت بر دروغگو و منافق . ) یک جا می گوید : بعد از مالک اشتر به فرماندهی مصر رسید .
در جای دیگر می گوید : علی او را به فرماندهی حکومت مصر منسوب کرد . این که در کجا چه گونه بنویسد ؟ با زیرکی و شیطنت - انتخاب کرده است . اف بر این بی حیا ها و حرام زاده ها و ولد الزنا ها - آن وقت قذافی - این صدام دوم - این مردک دیوانه که تا حلقوم آمریکا و فرانسه و انگلیس و ایتالیا را پر از دلار های نفتی کرده است - به ملت مسلمان خودش توهین می کند و می گوید : زنادقه - خائن ها - که صدای این آدم کش خونخوار در رسانه ها پخش شد که گفت : ایها الزنادقه و الخونه . یک ماه است که مردم مسلمان لیبی را با سلاح و بمب و موشک کشت و دارد به قتل می رساند . دولت جنایت کار آمریکا و انگلیس و فرانسه فقط تماشا کردند . اما همین که نفت لیبی قطع شد - ناگهان غربی ها به فکر مردم لیبی افتادند که آن ها را نجات دهند . اف بر شما نامردان روزگار و حیوانات درنده و وحشی آدم نمای انسان کش .
امام خمینی فرمود : این قرن - قرن بیداری ملت ها و شکست ابر قدرت ها است .
درود بر شما انقلابیون مسلمان عرب یا به زبان عربی : الثوار و المجاهدون که صوت : ( الشعب یرید اسقاط النظام ) و - ( ارحل - ارحل ) شما لرزه بر اندام همه کاخ نشینان مزدور خون خوار انداخته است .
ثوره ثوره حتی النصر .
مشهد مقدس - ارض اقدس امام رضا (ع) -
سرهنگ آزاده - لیسانس ادبیات و زبان عربی .
مطلب شماره - ۲
محمد ابو بکر بعد از جنگ جمل چه کار تاریخی و ماندگاری انجام داد ؟؟؟
اعتراض محمد ابوبکر به خواهرش
برای شرکت عایشه در جنگ جمل .
در مطلب شماره یک - کلام امام علی را در باره محمد - فرزند ابو بکر را نقل کردیم .
حالا مطلب شماره - ۲ - در باره همین محمد ابو بکر .
استاد جرجانی در کتاب تاج الفضائل امام علی ( ع ) که شامل هزار حدیث است و سند های احادیث کتاب - با این که در کتب شیعه بوده است - اما بیشتر از - کتب اهل سنت نقل شده است - یک حدیثی می آورد :
محمد ابوبکر - بعد از جنگ جمل - به نزد خواهرش آمد و به عایشه گفت : تو را به خدایی که می پرستی قسم می دهم ـ مگر خودت نگفتی که با دو تا گوش هایت از محمد رسول الله ( ص ) این حدیث را شنیده ای که : محبت و دوستی با علی - ایمان است و بغض و دشمنی با علی - کفر است ؟؟؟؟؟
( قال رسول الله (ص) : حب علی ایمان و بغضه کفر . )
عایشه دختر ابوبکر در جواب به برادرش محمد می گوید : آری -این حدیث را از رسول الله شنیدم که : حب علی - ایمان است . بغض علی کفر است .
سپس محمد ابوبکر به خواهرش اعتراض کرد و گفت :
ای عایشه - پس چرا در جنگ جمل شرکت کردی و به جنگ با علی رفتی ؟؟
ما این کلام را از کتاب تاج الفضائل امیر المومنین از قول استاد جرجانی نقل کردیم .
سلام بر صالحان و عارفان و سالکان راه خدا
مشهد مقدس - ارض اقدس امام هشتم -
سرهنگ آزاده - کارشناس ادبیات و زبان عربی .
مطلب شماره یک
... ..
محمد - پسر ابوبکر است ؟ یا فرزند امام علی است ؟؟؟
آیا محمد - فرزند ابوبکر بود ؟ یا فرزند امام علی (ع) ؟؟؟
آن چه همه می دانند و در تاریخ روشن و معلوم است - این است که ابوالحسن - پدر امام حسن و امام حسین و ابو الفضل یعنی عباس بوده است . یک فرزند دیگر هم دارد به نام : محمد که به محمد حنفیه معروف بود . پس تا این جا چهار تا پسر شدند - که پسران علی ابن ابی طالب بودند .
کلام ما در باره یک پسر دیگری است به نام محمد -
که آیا پسر ابوبکر است ؟ یا پسر امام علی (ع) است ؟؟؟
استاد جرجانی در مجالس هفتگی اخلاق در خانه امام هادی (ع) در مشهد مقدس - نامه امام علی (ع) به محمد ابوبکر را شرح می دهد .
امام علی در نامه به محمد ( برادر عایشه ) - پند های اخلاقی ارزشمندی بیان می نماید .
که سی دی فیلم شرح نامه به محمد ابوبکر را - موسسه انوار الرضا - آن را تولید و منتشر کرده است .
امام علی (ع ) فرمود :نگویید : محمد پسر ابوبکر - بلکه بگویید : محمد ابن علی .
سپس برای این کلام خود دلیل می آورد که : چون من محمد ابوبکر را تربیت کرده ام
حالا با این توضیح بالا : محمد پسر ابوبکر است ؟ یا فرزند امام علی (ع) ؟؟؟
سند کلام ما در این گفتار - فیلم سخنرانی حاج آقا جرجانی است . در باره محمد ابن ابی بکر یا بهتر بگوییم - محمد ابن علی - کلام ما ادامه دارد .
سلام بر صالحان و عارفان و سالکان راه خدا
مشهد مقدس - ارض اقدس امام رضا (ع) -
سرهنگ آزاده - کارشناس ادبیات و زبان عربی .
بسمه تعالی . سلام یر شما دوستان عزیز و سالک راه خدا . آشنایی با کرامات و مقامات عارفان را به منظور هدایت و رشد بیشتر در حیات و زندگی خود در نظر دارم . سرهنگ آزاده - کارشناس ادبیات و زبان عربی - ویراستار کتب علامه جرجانی شاهرودی