گفتگو با مجید در شب مجلس عقد رضا وفایی با دختر عمویش
...
آشنایی با مجید در شب شام و عقد و فائی ها
بسم الله الرحمان الرحیم . سلام بر رسولان حق و انبیاء الهی . سلام بر اولیاء حق و عارفان و
حکیمان و صالحان و سالکان صراط مستقیم انسانیت .
سلام بر شما دوستان عزیز
شب یک شنبه ، بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد جواد الائمه درمشهد ، به امامت حضرت حاج آقا جرجانی ، به هتل آرزو قبل از میدان فردوسی رفته ، برای شام عقد پسر عمو و دختر عمو ( وفایی ها ) .
دایی داماد به داماد ، یک ۵۰ هزارتومانی داد ، که بابای داماد گفت :
اگر به عروس باید داد ، یا به داماد دادی ؟ گفته شد : نه بابا ، به داماد دادم .
گداهایی که در جلوی هتل بودند ، داماد را نمی شناختند و هر که را جوان و با لباس شیک می دیدند ، می پنداشتند که داماد است . بر و بچه های فامیل هم که برای شوخی ، داماد تقلبی را به گدا ها معرفی می کردند .
پس از سوار شدن به یک تاکسی که دربستی به خانه برگردم ، تا اسم برخی از عارفان مانند : سید هاشم حداد و . . . . را می بردم ، برق موکلین آن ها وجود آقا مجید را فرا می گرفت ، یا به زبان خودم بگویم : ملائکه و ماموران آن عارف حاضر می شدند ، مجید آقا هم این حضور را احساس می کرد . زیرا گویا مراحلی از منازلی را در سیر و سلوک طی کرده بود ، البته با ساتید مختلف و از هر استادی ، بهره ای .
آدرس دار الهدایه ( خانه امام هادی -ع ) را دریافت نمود . از حضرت حاج شیخ منصور عبد الرحیم جرجانی شاهرودی برای ایشان ، برخی مطالب را بیان کردم . حاج مجید ، از بجنورد بود گویا . اما اکنون ساکن مشهد . ایشان هم از برخی حظ ها و نسیم های قدسی که در زندگی اش پیش آمده بود و چشیده بود ، بیان نمود ، تا صبح و رسیدن وقت اذان در ماشین نشسته و گرم گفتگو بودیم .
اگر او به دار الهدایه برود و دستور بگیرد ، استعداد رشد دارد و بعید نیست که به مقام فنا و یا موت اختیاری هم برسد . به نظر می رسد که تا کنون استاد مجرب و کامل و پیر و شیخ عارف واصل در دسترس او نبوده است . داستان تولد مجید و بقاء در دار فانی ، آن طورکه خودش تعریف کرد ، آن هم از الطاف خفیه الهیه بوده است .
از مجید که بگذریم ، به کلام کوتاه ، اما بسیار موثر حاج آقا جرجانی اشاره کنم . در ماشین زمانی که از آیت الله حسن زاده آملی و الهی نامه ایشان یاد کردم .
( مناجات بیست و چند سال قبل استاد در صفحه ۴۴۳ کتاب : پند های آسمانی آمده است . )
استاد جرجانی فرمودند : آقای حسن زاده می گوید :
خدایا ؛ همه می گویند : بده ، اما حسن می گوید : بگیر .
و یا : خدایا ؛ مردم می گویند : بده ، حسن می گوید : بگیر .
یک دنیا معنی و مطلب در پشت این جمله خوابیده است که تفاوت عارف با دیگران در همین جمله بیان شده است . درود بر عارفان
بنده باید عبد باشد و هر چه دارد در راه مولی صرف و خرج کند ، نه آن که چیزی از نعمت ها را برای خود و میل و خواسته و هوس خود خرج کند . ای وای بر ما از کفور بودن و شکور نبودن ، و از راه باز ماندن .
مشهد مقدس - ارض اقدس امام هشتم - سرهنگ آزاده - ویراستار کتب استاد جرجانی
بسمه تعالی . سلام یر شما دوستان عزیز و سالک راه خدا . آشنایی با کرامات و مقامات عارفان را به منظور هدایت و رشد بیشتر در حیات و زندگی خود در نظر دارم . سرهنگ آزاده - کارشناس ادبیات و زبان عربی - ویراستار کتب علامه جرجانی شاهرودی